چندیپیش اخباری درباره حدود باغ گیاهشناسی ملی به نقل از احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران منتشر شده بود. رسانهها به نقل از او اعلام کرده بودند باغ گیاهشناسی باید تا پای کوه میرفت، اما ساختوسازها مانع این مسئله شده است. توسعه باغ گیاهشناسی تا پای کوه، محدوده وسیعی را شامل میشود که امروز، آسمانخراشها در آن رشد کردهاند و بهطورکلی منظر این ذخیرهگاه ژنتیکی را که در دهه ۸۰ از داخل قطعات آن رشتهکوههای مجاور و آسمان آبی به خوبی دیده میشد، مخدوش کردهاند.
به دنبال انتشار این خبر، این شائبه پیش آمد که اراضی باغ گیاهشناسی ملی بسیار وسیع بوده و این مجموعه درگیر پدیده زمینخواری شده است. یکی از کاربران فضای مجازی نیز مدعی شد در دوره یکی از وزرای پیشین جهاد کشاورزی، با هدف بازگرداندن یک دانشجوی اخراجی دوره دکترا به تحصیل، بخشی از باغ گیاهشناسی را به دانشگاه تربیتمدرس در بلوار پژوهش بخشیدهاند.
اما ماجرا چه بود؟
عادل جلیلی، رئیس مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع (از مؤسسات تحقیقاتی وزارت جهاد کشاورزی) با تشریح پیشینه ایجاد باغ گیاهشناسی ملی تأکید میکند که زمینخواری در اراضی این باغ رخ نداده است. به گفته او، اراضی اولیه بزرگترین باغ گیاهشناسی ایران که همرده با بسیاری از باغهای معروف گیاهشناسی دنیاست، متعلق به ارتش و زمین تیر چیتگر بوده است که در سال ۴۱ برای احداث باغ گیاهشناسی بهعنوان زیرمجموعه مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، به این مؤسسه اختصاص مییابد. وسعت باغ ۱۵۰ هکتار است که فقط بخش کوچکی از آن به مترو در ازای احداث ایستگاهی در نزدیکی باغ گیاهشناسی برای سهولت دسترسی به باغ بخشیده میشود؛ اما متولیان بعد از افتتاح مترو، به تعهدات خود عمل نمیکنند و ایستگاه ایرانخودروی فعلی را راهاندازی میکنند که با باغ گیاهشناسی ملی فاصله زیادی دارد (این ایستگاه ۲۴ اسفند ۸۳ راهاندازی شد). در این واگذاری آسیبی جدی به باغ وارد نمیشود.
در همان اوایل انقلاب، پژوهشگاه پلیمر و دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیتمدرس، در زمینهای متعلق به مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع و نه باغ گیاهشناسی ملی ایران ساخته میشود که هنوز هم سند زمین این مناطق به نام این مؤسسه است؛ اما چون این سه، مجموعههای دولتی هستند، دولت میتواند در بدنه خود مشکل را حل کند.
رئیس مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، چالش کمبود آب را یکی از مشکلات جدی این ذخیرهگاه ژنتیکی میداند و بیتوجهی به منظر و حتی ماهیت باغ گیاهشناسی ملی ایران در طرح تفصیلی منطقه ۲۲ را از مشکلاتی معرفی میکند که با رایزنیهای متعدد متولیان این مؤسسه، مسائل یادشده یا حل شدهاند یا در دست پیگیری برای رفع آن هستند.
او همچنین به عدم اجرای تعهدات شهرداری اشاره کرده و میگوید: قرار بود به دلیل ساخت معبر در اراضی ما برخی تعهدات توسط شهرداری از جمله ساخت مرکز همایشهای باغ گیاهشناسی انجام شود که این کار نشد.
دوستیهایمان به جای خود اما در این رابطه اقدام قضائی میکنیم.
لیلا مرگن، خبرنگار روزنامه شرق:
گفته میشود بخشی از اراضی باغ گیاهشناسی ملی در ازای جابهجایی یک دانشجو، به دانشگاه تربیتمدرس واگذار شده است؛ باغ گیاهشناسی زمینهای خود را به این دانشگاه داده است؟
در اینکه در زمینهای مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور ساختوساز انجام شده، شکی نیست. این ساختوسازها در اراضی باغ گیاهشناسی نبوده است. اینجا عرصههای طبیعی بودهاند. سند به نام مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع صادر شد. سند بخشی از زمینها نیز در زمانی که در وزارت جهاد سازندگی بودیم، به نام معاونت آموزش و تحقیقات صادر شد که اکنون سازمان تحقیقات نامیده میشود. در این سند، کل باغ گیاهشناسی بههمراه عرصههایی که اکنون تربیتمدرس و مؤسسه تحقیقات پلیمر در آن قرار گرفتهاند، به نام مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع است؛ یعنی پلیمر و دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیتمدرس در بخشی از زمینهای مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع واقع شدهاند، ولی این اراضی جزء زمین باغ گیاهشناسی نیست. از همان سال ۴۸ که باغ مستقر شده است، همان سبک خودش را دارد. درعینحال زمینهایی که دو مجموعه علمی در آن ساخته شدهاند، بخشی از زمینهای مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع هستند. از آنجایی که این مجموعهها متعلق به دولت هستند، میتوانند بنشینند و مسائلشان را حل کنند.
در آن مقطع، زمینهای مؤسسه چند هکتار بود؟
سطح دقیق را به خاطر نمیآورم. باغ گیاهشناسی ملی ایران ۱۵۰ هکتار است. ۶۷ هکتار هم بیرون از این محدوده زمین داریم. بخش عمده این ۶۷ هکتار زمین، در پارک چیتگر واقع شده است. این زمین را برای توسعه باغ در آینده در نظر نگرفتهایم، بلکه قرار بود بهعنوان حریم سبز باغ گیاهشناسی در نظر گرفته شود تا مثلا باغ گیاهشناسی در دل بدنه سبز پارک چیتگر قرار بگیرد. البته اتفاقاتی رخ داد که در قسمتهای دیگر به آن اشاره میکنم، ولی زمین پلیمر و زمین تربیتمدرس از سطح باغ گیاهشناسی کاهش نیافته است، بلکه از سطح اراضی مؤسسه کاهش یافته است. از نظر حقوقی باید این دو مجموعه مسائلشان را با ما حل کنند.
یعنی هنوز سند اراضی پلیمر و تربیتمدرس به نام مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع است؟
بله، سندش به نام این مؤسسه است، ولی زمین متعلق به باغ گیاهشناسی نیست. سطح باغ گیاهشناسی به همان میزان که در ابتدا مشخص شده بود، باقی مانده و هنوز در این سطح هیچ کار خلافی اتفاق نیفتاده است. درعینحال موضوع درباره کل طرح تفصیلی منطقه ۲۲ جای بحث بسیار دارد.
مترو هیچ قسمتی از باغ گیاهشناسی را نگرفت؟
ساخت مترو در زمان جنگ آغاز شد. خط مترو از انتهای زمین باغ گیاهشناسی رد شده است.
چه بخشی از باغ گیاهشناسی را مجبور شدید به مترو بدهید؟
میتوانید مساحت را حساب کنید. به اندازه طول خط متروی مجاور مؤسسه و فضای بین باغ گیاهشناسی و اتوبان تهران – کرج اراضی باغ بود؛ یعنی بخشی از حریم اتوبان تهران- کرج و محل استقرار خط مترو، متعلق به باغ گیاهشناسی ملی بود.
عبور مترو تأثیری روی باغ داشت؟
خیر. آن زمان لطمهای وارد نکرد. بحث این بود که به خاطر همین زمین، ایستگاه ایرانخودرو در راستای سهولت دسترسی مردم به باغ در پایین این مجموعه قرار بگیرد که آن زمان این کار را نکردند. این موضوع به دهه ۶۰ بازمیگردد.
اراضی مؤسسه که به پلیمر و تربیت مدرس واگذار شد، قرار بود چه اتفاقی در آن بیفتد و چه شد که واگذار شد؟ در کدام دولت واگذاری انجام شد؟
پلیمر و دانشکده کشاورزی تربیت مدرس از اول انقلاب در این اراضی مستقر شدند.
یعنی از ابتدا در اراضی شما مستقر بودند؟
بله در اراضی ما مستقر بودند. آن زمان در حقیقت چون اراضی دولتی و ملی بود، از یک جایی شروع به ساختوساز کردند. ساختوساز این مجموعهها به اوایل انقلاب و دولت آقای موسوی بازمیگردد که پلیمر و دانشگاه تربیت مدرس کار خود را آغاز کردند. آن زمان باغ گیاهشناسی به این شکل روی بورس نبود و مطرح نبوده است. پروژهای به اسم باغ گیاهشناسی بود ولی پروژه متأسفانه زنده نبود. شاید اگر مدیریتها آن زمان جدیتر به باغ میپرداختند، این اتفاقات نمیافتاد و طرح تفصیلی تهران به این شکل طراحی نمیشد. باغ گیاهشناسی ایران در بخشی از میدان تیر چیتگر مستقر شده است. یعنی برای احداث این باغ در سال ۴۱ بخشی از زمینهای ارتش را به مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع اختصاص میدهند. زمینهای ارتش زمینهای ملی هستند و آن زمان که میخواستند باغ گیاهشناسی را درست کنند، از این میدان تیر چیتگر، زمین به این پروژه اختصاص دادند.
در طرح تفصیلی تهران به مجموعهای به نام باغ گیاهشناسی توجهی شده است؟
نه متأسفانه، وقتی من در دوره اصلاحات رئیس مؤسسه بودم، تصمیم گرفتیم دیوار باغ گیاهشناسی را بسازیم. رفتیم شهرداری مجوز دیوار را بگیریم. مسئول امور اداری آمد و خیلی وحشتزده گفت در طرح تفصیلی منطقه ۲۲ که یک منطقه نسبتا جدید بود، باغ گیاهشناسی را به کل از بین بردهاند. چند تا تصمیم گرفته بودند.
مثلا بزرگراه حکیم که آن زمان بزرگراه رسالت نامیده میشد و ادامه این بزرگراه بود، قرار بود از وسط باغ گیاهشناسی ملی رد شود و حتی پلیمر را هم قطع میکرد. آن زمان دکتر میرزاده (رئیس سابق دانشگاه آزاد و معاون سابق رئیسجمهور) رئیس پلیمر بود که نامه تندی به شهرداری نوشت. شهرداری هم به این نامه توجهی نکرد. از سوی دیگر خیابانهای مختلف فرعی دور باغ گیاهشناسی زده بودند و میتوان گفت که باغ گیاهشناسی تکهپاره میشد و از بین میرفت.
شهردار منطقه و بنیانگذارش دکتر نصیری بود که خدا حفظش کند، موضوع را با او مطرح کردم. گفتند چون طرح تفصیلی از شهرداری تهران به ما ابلاغ میشود و تحت نظر کمیسیون ماده پنج هست، باید از بالا اقدامات را شروع کنیم. از شهردار وقت آقای الویری زمان ملاقات گرفتم. یکربع به من برای دیدار با شهردار فرصت داده بودند اما صحبتهای من یک ساعت طول کشید. من اهمیت باغ گیاهشناسی و وضعیت پیشآمده را تشریح کردم. او هم با معاون شهرسازی تماس گرفت و گفت که سریعا با همکاری شهرداری منطقه ۲۲ و کمیسیون ماده ۵ تمام مشکلاتی که برای باغ گیاهشناسی درست شده است را حل کنید. دبیر کمیسیون ماده ۵ آن زمان آقای اشراقی نوه امام بود، دکتر نصیری شهردار منطقه با او هماهنگ کرد. اعضای کمیسیون به مؤسسه آمدند و من باغ و اهدافش را برای آنها تشریح کردم. یک کمیسیون شامل شهرداری منطقه ۲۲، کمیسیون ماده ۵ و … به همراه مهندس مشاوری که این خطاها را انجام داده بود، تشکیل شد و اقدامات صلاحی انجام شد. مسیر حکیم را تغییر دادند و بعد شروع کردند برخی خیابانها را حذف و تمام مغایرتهای مربوط به باغ گیاهشناسی را رفع کردند. شهرداری همکاری خوبی انجام داد.
مشکلی که بعدا در طرح تفصیلی پیدا کردیم، ساختوسازهای مجاور باغ بود. شهرداری تصمیم گرفته بود که منطقه را بعدا بسازد و طرح تفصیلیاش هم ابلاغ شده بود و عمده زمینهای بالادستی ما هم زمینهای ارتش بود. ارتش با شهرداری توافق کردند که بر اساس قانون ۳۰ به ۷۰ که در حقیقت ۷۰ درصد زمین در اختیار شهرداری و ۳۰ درصد را ساختوساز کنند، توسعه منطقه انجام شود. ساختمانها که ارتفاع گرفتند، طبیعتا منظر برای باغ گیاهشناسی تحت تأثیر قرار گرفت. این مجموعه که عمدتا از دور به کوه ارتباط پیدا میکرد، منظرش از بین رفت. ولی حرکت خوبی در شهرداری انجام دادند. قرار شد اجازه ندهند در پایین حکیم ساختوساز بالای دو طبقه انجام شود. ولی اعتقاد دارم باید پیگیری کنیم که زمینهای پایین حکیم ادامه چیتگر باشد.
در قسمت پایین حکیم تا بلوار پژوهش زمین زیادی وجود ندارد. ارتش هم که تابهحال به باغ لطف کرده است، الان هم این لطف را بکند تا با همکاری یکدیگر و به کمک شهرداری، در اراضی این قسمت درختکاری شود و چیتگر تا بلوار پژوهش ادامه یابد و تبعات حکیم و… هم کم شود. البته اگرچه با این کار تبعات توسعه کم میشود ولی سایر تبعاتش از جمله افزایش جمعیت، آلودگی و از همه مهمتر آب باقی میماند. چه در منطقه ۲۱ که صنعتی است، چاههای قانونی و غیرقانونی وجود دارد و چه در منطقه ۲۲ با این مشکل مواجه هستیم. همه اینها عملا باعث شده است که آب باغ گیاهشناسی با خطر جدی مواجه شود.
درحالحاضر باغ گیاهشناسی آب مورد نیازش را چگونه تأمین میکند؟
درحالحاضر از چاه آب مورد نیاز تأمین میشود؛ اما چاه برای ما به بازی شطرنج تبدیل شده است. دائما کفشکنی میکنیم و آنها را جابهجا میکنیم. خوشبختانه سازمان بازرسی وارد موضوع شد و خیلی جدی پیگیری میکند که مشکل باغ گیاهشناسی حل شود. وزارت نیرو خیلی خوب همکاری کرد. اول تصمیم گرفتند که حقابه ۱۸۰ لیتر در ثانیه را از پساب شهر قدس به ما بدهند. سازمان برنامه و بودجه اعتبار خوبی برای آن دید. رفتیم مطالعات را انجام دادیم و متوجه شدیم اجرای این طرح خیلی سخت است.
چرا امکان اجرای آن خیلی سخت است؟
هم اختلاف ارتفاع هست و هم لوله انتقال آب از تأسیسات شهری عجیبوغریبی رد میشود که نگهداری از آن را دشوار میکند. نشستی با وزارت نیرو و خانم دکتر ترابی، مدیر کل این وزارتخانه، داشتیم. چندین جلسه در مؤسسه حضور یافت. ما در قبل از انقلاب از آب کرج استفاده میکردیم و دنبال این هستیم که این حقابه را دوباره زنده کنیم که وابستگی باغ را به آب چاهها صفر کنیم یا به حداقل برسانیم.
با توجه به انبوهسازی مجاور باغ، امکان استفاده از پساب آن برای باغ وجود ندارد؟
برای استفاده از پساب در باغ کمی تردید دارم. هنوز آنقدر نمیشود روی تصفیهها حساب کرد. شاید روزی یکی از گزینهها همین باشد که از پسابی که در منطقه هست، استفاده کنیم. هنوز اینجا روی سیستم جمعآوری پساب کار میکنند. به نظر من این حقابه از سد کرج تأمین شود، اگر روزی آب تهران دچار مشکل بشود، میتوانیم از پساب بالادستی منطقه ۲۲ استفاده کنیم.
کمبود آب باعث شده است گونهای از داخل باغ حذف شود؟ با توجه به اینکه گونههای سراسر دنیا را جمع کردهاید.
بهشدت مبارزه میکنیم که مشکلی پیش نیاید. تمام روشهایی که بهرهوری صددرصدی آب را داشته باشد، به کار بردهایم. هر تکنولوژی و روشی را به کار بردهایم. بیاندازه اذیت میشویم. تاکنون سعی کردهایم خسارتی به گیاهان وارد نشود. ادامه این وضع و اتکا به آب چاهها، نمیتواند پایدار باشد.
باغ با اتکا به آب چاهها چقدر دیگر دوام میآورد؟
به نظر من هر سال در ریسک است. مثلا سال گذشته که سال پربارانی بود، نسبتا وضعمان بد نبود؛ ولی اگر سال آینده سال خشکی باشد، حتما دچار چالش جدی میشویم. به قدری به نقطه حساسی رسیدهایم که کمی بارندگی بالا و پایین میشود یا از چاههای منطقه ۲۲ و ۲۱ بیشتر برداشت میکنند، تأثیرش را اینجا میبینیم. درحالحاضر دیگر مسئله آب بهشدت به چالشی برای ما تبدیل شده است؛ ولی وزارت نیرو هم تلاش میکند این مشکل را حل کند.
براساس یک مطالعه، در غرب تهران بلندمرتبهسازی باعث اختلال در حرکت آبهای زیرزمینی میشود. فکر نمیکنید بخشی از مشکلات باغ گیاهشناسی ناشی از بلندمرتبهسازیهای مجاور باشد؟
نه، شاید اقدامی که در مسیل وردآورد اتفاق افتاد، عامل این مشکل باشد. چاههای ما خیلی تحت تأثیر آبی است که از مسیل وردآورد میآید. کار اشتباهی که انجام شده است، بتونریزی داخل مسیل است. حکم قضائی دارد که باید این بتون را جمع کنند. شهرداری هنوز این کار را انجام نداده است. این فقط به ضرر ما نیست و به ضرر خود شهرداری هم هست. آب وقتی وارد منطقه ۲۲ میشود، باید پخش شود و آب زیرزمینی منطقه را تقویت کند. یکی از علل کاهش آب چاههای ما متأسفانه همین دخالتی است که در رودخانه وردآورد انجام دادند.
گفتید قسمتی از اراضی چیتگر متعلق به باغ گیاهشناسی است؛ اما دیوارهای باغ تا اراضی چیتگر نمیرود، آن قسمت را کلا رها کردهاید؟
۶۷ هکتار بیرون محدوده دیوار باغ قرار بود که به صورت فضای سبز برای باغ بماند و در واقع یک حریم امنیتی برای باغ باشد. شهرداری آمد انواع بزرگراه و رمپ را در آن ایجاد کرد.
ایجاد مسیر در صورتی بود که اراضی متعلق به شما بود؟
بله، اراضی متعلق به ما بود و این کارها را بدون اجازه ما انجام دادند و در این اراضی دخالت کردند. تنها جایی که تابع هیچ قانونی نیست و زمینها را متعلق به خودش میداند، شهرداری است. آمدند در زمینهای ما دخالت کردند. سال ۸۹ با هم توافقنامهای امضا کردیم تا این دخالتها که اجتنابناپذیر بود، کنترل شود. شهرداری در ازای این ساختوسازها متعهد به انجام یکسری کارها شد؛ ازجمله ساخت مرکز همایشهای بینالمللی باغ گیاهشناسی و یکسری اقدامات برای نگهداری فضای سبز، حصارکشی و… را تقبل کردند. ۱۰ سال از این موضوع گذشته و با وجود پیگیری ما شهرداری قدمی برنداشته است. اصلا تعهداتی را که در قبال این زمینهای ساختهشده برعهده گرفته بود، انجام نداده است.
در ازای زمینهایی که شهرداری گرفته است، معوض میخواهید؟
از زمینهایمان خیابان رد شده است. مخالف آن نیستیم. بقیه زمینهای ما باید به صورت بخشی از پارک چیتگر باقی بماند. در ضمن شهرداری به تعهدش در قبال باغ گیاهشناسی باید عمل کند ولی این کار را نکرده است. از شهرداری تهران تعجب میکنم. میدانید که باغهای گیاهشناسی در تمام کلانشهرهای دنیا در مرکز هویتی آن شهر هستند. وقتی از باغ گیاهشناسی کیو لندن حرف میزنید درباره یکی از شناسنامههای این شهر صحبت میکنید. شهرداری هرجا تابلوی خودش هست را قبول دارد و اما بقیه فضاهای عمومی و مهم را متعلق به خودش نمیداند. جالب است که میخواهند از باغ گیاهشناسی ایران عوارض زیباسازی بگیرند. ما باید به آنها عوارض زیباسازی بدهیم که اینجا را زیبا کردهایم؟ شرایط برعکس شده است؟
یکی از حامیان باغهای گیاهشناسی در دنیا شهرداریها هستند و این یعنی حرمت آن شهر است. پروژه حتی اگر هیچ کاری نکند، ۱۵۰ هزار هکتار فضای سبز ایجاد کرده است. نگهداری این فضا مگر کار راحتی است؟ شهرداری هزینههای آن را با یک هکتار پارکی که ایجاد کرده است، مقایسه کند. من بارها از شورای شهر دعوت کردم. خود آقای مسجدجامعی تشریف آوردند. شهرداران منطقه همه آمدند. میآیند اینجا حرفهایی میزنند و میروند. یادشان میرود. ولی باغ گیاهشناسی باید مورد حمایت مدیران شهری تهران و هر شهری که باغ گیاهشناسی داریم، قرار بگیرد. این یک هویت شهری است اما مورد توجه قرار نمیگیرد. نه تنها مورد توجه قرار نمیگیرد بلکه مزاحم هم میشوند.
آخرین راهی که برای من مانده است این است که عدم اجرای تعهدات شهرداری را قضائی کنم و از طریق سیستم قضائی مسائل را پیگیری کنم که باید تعهداتشان را انجام دهند. تازه این رفتار به ضرر خودشان هم هست. اگر مرکز همایشهای باغ گیاهشناسی ملی ایران را ۱۰ سال پیش میساختند، میشد با دو تا سه میلیارد تومان بسازند. در حال حاضر باید ۳۰ تا ۴۰ میلیارد تومان هزینه کنند. این مشکل خودشان است و ما پیگیر این مسئله هستیم. اکثر مسئولان شهرداری دوستان من هستند ولی میگویم دوستیمان سر جای خود، ولی اقدام قضائی را هم حتما میکنیم.
بودجه باغ چقدر است؟
امسال حدود ۱۱ میلیارد تومان بودجه نگهداری بود.
باغ برنامه توسعه و بودجه برای توسعه ندارد؟
خیر، ولی بودجه عمرانی دارد. بزرگترین پروژه عمرانی باغ انتقال آب است که ۱۲ میلیارد تومان برای آن پول گذاشتهاند. ما این رقم را برای ساخت مخزن آب ۱۰ هزار مترمکعبی صرف کردیم که آب چاهها را در آن جمع کنیم و بتوانیم منابع را مدیریت کنیم. اگر آب قرار است وارد باغ گیاهشناسی شود، اول باید وارد این مخزن شود و بعد مدیریت شده و وارد سیستم شود.
نکته تکمیلی دارید؟
با این مشکلات اقتصادی که هست، مسئولان همه به باغ گیاهشناسی لطف دارند. سازمان برنامه و بودجه، دولت، دستگاه نظارتی دیوان محاسبات و مردم هم خیلی لطف دارند اما همه باید کمک کنند. مردم، شرکتهای خصوصی و دولتی و هر کسی که دستش به دهانش میرسد، باید کمک کند. در دنیا پروژههای مهم تنوع زیستی کشور مورد حمایت است. چهار تا پنج هزار گونه گیاهی کم نیست. سرمایه عظیمی است و باید همه با هم از آن نگهداری کنیم.