راهله استادهاشمی1، عظیم عباسلو2، قاسم صفاپور2،رضا اخوان3
1- عضو هیأت علمی، بخش تحقیقات جنگل و مرتع، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان شرقی
2- کارشناس پژوهش، بخش تحقیقات جنگل و مرتع، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان شرقی
3- عضو هیأت علمی، بخش تحقیقات جنگل، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
پايش و ارزيابي مستمر عرصههاي جنگلي و رويشگاههاي مختلف، يکي از ابزارهاي مديريت پايدار اين جنگلها محسوب ميشود. پایش موجودی جنگلها با استفاده از قطعهنمونههای ثابت، روشی با قدمت زیاد و کارآمد برای بررسی جزئیات و تغییرات در جنگل است؛ بهطوريکه تعدادی قطعهنمونه بهصورت دائمي در داخل جنگل مشخص شده و محل و موقعيت آنها براي هميشه ثبت ميشود. سپس در دورههای مختلف اين قطعات مورد اندازهگيريهاي دورهاي با فواصل زماني مشخص (مثلاً 10 سال) قرار ميگيرند. در اين روش بايد محل قطعهنمونهها به روشی ثابت و قابل بازيابي باشد و محل اندازهگيري قطر برابرسينه درختان نيز با رنگ مشخص شده باشد. بههمین منظور از سال 1397، تعیین قطعات نمونه ثابت و اندازهگیری درختان در جنگلهای ارسباران در قالب پروژهای تحت نظارت مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور آغاز شده است. جنگلهای ارسباران با وسعت تقریبی 140 هزار هکتار در شمال غرب ایران واقع شدهاند و یکی از غنیترین رویشگاههای جنگلی کشور بوده که از نظر اكولوژيكي جزء 11 ذخیرهگاه بيوسفر ایران هستند. در این پروژه، انتخاب حوزهها، سریها و مناطق برداشت بر اساس روش نمونهبرداری دو مرحلهای و روش منظم-تصادفی انجام شد. در مجموع، 12 منطقه در چهار حوزه اصلی ارسباران و در هر منطقه 30 قطعهنمونه ثابت تعیین شد (شکل 1).
در جنگلهای پهنبرگ ارسباران، ابعاد شبکه آماربرداری 200×150 متر (شبکه معمول آماربرداري در جنگلهاي شمال کشور) و سطح قطعات نمونه دایرهایشکل با توجه به تراکم بالای درختان در این جنگلها، 300 مترمربع انتخاب شد (شکل 2)؛ اما در جنگلهای ارس، بهدلیل تراکم کم درختان و محدود بودن سطح این جنگلها، ابعاد شبکه آماربرداری 100×100 متر و سطح قطعات نمونه دایرهایشکل، 1000 متر مربع انتخاب شد. در نهایت 347 قطعهنمونه ثابت (13 قطعه نمونه خالی) پیادهسازی شد (شکل 3).
متغیرهای مورد بررسی در هر قطعهنمونه، شامل نوع گونه درختی، قطر در ارتفاع برابر سینه کل درختان (DBH ≥5)، ارتفاع نزدیکترین و قطورترین درخت به مرکز، آزیموت و فاصله کل درختان نسبت به مرکز، تعداد اشکوب، درصد تاج پوشش، فرم رویشی (درخت و درختچه) و مبدأ (دانهزاد و شاخهزاد) بود (شکلهای 4 ، 5 و 6). پس از جمعآوری کلیه دادهها، محاسبه موجودی تعداد در هکتار یا تراکم جنگل و موجودی رویه زمینی جنگل با استفاده از روابط مربوطه انجام شد تا موجودی فعلی جنگل تعیین شود. با تکرار این اندازهگیری در دورههای بعدی (10 سال)، محاسبه رویش رویهزمینی این جنگلها و مدلسازی میزان رشد و محصول و همچنین مرگ و میر در جنگل امکانپذیر خواهد بود.