
سیده معصومه زمانی، رئیس بخش تحقیقات حفاظت و حمایت در گفتوگو با روابط عمومی مؤسسه اظهار داشت: امروزه، برداشت بیرویه و غیر اصولی اسپوروکارپها از رویشگاههای طبیعی، جدیترین تهدید برای بقای قارچهای ترافل جنگلی است لذا حفاظت مؤثر از این گونهها، مستلزم اتخاذ رویکردی علمی و یکپارچه در مدیریت زیستگاهها، همراه با تدوین و اجرای سیاستها و قوانین حفاظتی مبتنی بر دادههای علمی است. هر اقدامی در حوزه توسعه باغهای ترافل، باید تحت نظارت کارشناسان متخصص قارچشناسی و در چهارچوب سیاستهای حکمرانی منابع طبیعی انجام شود.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، رئیس بخش تحقیقات حفاظت و حمایت در این گفتوگو، ضمن اشاره به ویژگیها، مناطق انتشار، اهمیت اقتصادی و اکولوژیکی قارچهای ترافل، به مهمترین عوامل کاهش جمعیت این قارچ ها پرداخت و هشدار داد که برداشت بیرویه و غیر اصولی اسپوروکارپها در رویشگاههای طبیعی، جدیترین تهدید برای بقای این گونههای ارزشمند در ایران است.
زمانی در توصیف این قارچها اظهار داشت: در میان قارچهای میکوریز، تعدادی از آنها که اندام بارده زیرزمینی بزرگ و خوراکی تولید میکنند، از شاخه قارچهای آسکومیکوتا (Ascomycota) تحت عنوان دنبلان (Truffles) شناخته میشوند. دنبلانها با ریشه گیاه میزبان وارد همزیستی میکوریزایی میشوند و در طبیعت، فواید اکولوژیکی متعددی برای گیاهان میزبان خود ازجمله: بهبود رشد گیاه از طریق در دسترس قرار دادن مواد غذایی، تولید تنظیمکنندههای رشد گیاهی، حفاظت در برابر بیمارگرها و تنشهای محیطی، دارند.
وی افزود: برخی از این قارچها با درختان جنگلی مانند بلوط، فندق و کاج بهصورت اکتومیکوریز همزیستی دارند و به آنها “دنبلانهای جنگلی” گفته میشود. این قارچها که به خانواده Tuberaceae تعلق دارند، شامل گونههای مختلف جنس Tuber هستند و گرانترین و با ارزشترین قارچ خوراکی به حساب میآیند. علاوه بر دنبلانهای جنگلی، گروهی از قارچهای آسکومیست، تحت عنوان “ترافلهای صحرایی” شناخته میشوند که شامل گونههایی از جنسهای مختلف خانواده Pezizaceae است. این قارچها، در همزیستی با گیاهان مرتعی، بهویژه برخی اعضایCistaceae و Cyperaceae، در کشورهای مدیترانهای و حاشیه خلیج فارس از جمله ایران (استانهای گلستان، ایلام، زنجان، فارس و سیستان و بلوچستان) یافت میشوند.
رئیس بخش تحقیقات حفاظت و حمایت، با اشاره به فواید اکولوژیک و ارزش تغذیهای و اقتصادی بالای اسپوروکارپ این قارچها، درخصوص گسترش جغرافیایی آنها گفت: ترافلهای جنگلی در طیف وسیعی از مناطق آبوهوایی، از آب و هوای مدیترانهای شمال مراکش تا آب و هوای معتدل اقیانوسی انگلستان حضور دارند.
وی ادامه داد: اگرچه بیش از ۱۸۰ گونه از جنسTuber در جهان شناسایی شده است، ولی تعداد کمی از آنها ارزش خوراکی و تجاری قابل توجه دارند. اقتصادیترین گونههای ترافل در اروپا شامل: دنبلان سفید (T. magnatum Picco)، دنبلان سیاه (T. melanosporum Vittad)، دنبلان بورگاندی (T. uncinatum Chat.)، دنبلان زمستانه (T. brumale Vittad)، دنبلان بیانچتو (T. borchii Vittad) و دنبلان سیاه تابستانه (T. aestivum Vittad) هستند و از میان گونههای دنبلان خوراکی، دنبلان سیاه تابستانه که از نظر اقتصادی و دارویی ارزش بالایی دارد، فراوانترین ترافل جنگلی در ایران است و بر اساس مطالعات گسترده صورت گرفته در مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور روی شناسايي قارچهاي اكتوميكوريزِ درختان بلوط ايران، گونههاي ديگر اين قارچها نیز در جنگلهاي شمال و غرب كشور وجود دارند.
زمانی خاطرنشان کرد: بر اساس مطالعات گستردهای که روي جوامع قارچهاي اکتوميکوريز جنگلهاي هيرکاني در ایران توسط بخش تحقیقات حفاظت و حمایت صورت گرفت، فراوانی گونه دنبلان سیاه تابستانه در ایران مانند بسیاری از کشورهای اروپایی، معمولاً بهصورت محلی است.
وی درخصوص اهمیت حفاظت و حمایت از منابع ژنتیکی مرتبط با قارچهای ترافل جنگلی بهویژه ترافل تابستانه،، تصریح کرد: امروزه، برداشت بیرویه و غیر اصولی اسپوروکارپها از رویشگاههای طبیعی، جدیترین تهدید بقای این گونهها است. متأسفانه، برداشتهای غیرمجاز و شدید این قارچ، در مقادیر بالا صورت میگیرد و به شکل قاچاق به بازارهای جهانی عرضه میشود؛ روندی که نه تنها چرخه زیستی قارچ را بهطور کامل مختل میکند، بلکه با وارد آوردن صدمات جدی به ریشههای درختان میزبان، خشک شدن میسلیومها و برهم خوردن روند تولیدمثل طبیعی، بنیان جمعیتهای طبیعی این قارچ را متزلزل میسازد. ادامه چنین برداشتهای مکرر و غیراصولی، تنوع ژنتیکی را به شدت کاهش داده و خطر نابودی تدریجی و حتی انقراض گونههای ترافل جنگلی را به یک واقعیت نزدیک، بدل کرده است. ضمناً باید توجه داشت که جمعیتهای محلی ترافل بهعنوان منابع ژنتیکی بسیار ارزشمند، تنها پشتوانه ما برای انتشار، احیا و توسعه زیستگاههای این قارچ هستند. نابودی این ذخایر به معنای از دست دادن جبرانناپذیر ظرفیتهای طبیعی کشور خواهد بود. افزون بر این، سایر گونههای ترافل نیز همانند یا حتی بیش از گونه دنبلان سیاه تابستانه، کمیاب و حساس هستند؛ اما به دلیل پتانسیل اقتصادی بالا و شدت بهرهبرداری از این گونه، امروزه تمرکز بر حفاظت از آن، یک اولویت فوری و حیاتی است.
زمانی تأکید کرد: حفاظت و مدیریت منابع ژنتیکی قارچهای ترافل جنگلی، باید بر پایه یک نگاه کاملاً علمی و تخصصی استوار باشد. این امر تنها با شناخت دقیق از اکولوژی جمعیت این گونهها امکانپذیر است؛ شناختی که شامل بررسی عواملی همچون: اندازه جمعیت مؤثر، ساختار و ژنتیک جمعیت، رشد یا کاهش جمعیت، حداقل اندازه جمعیت زنده، موفقیت تولید مثلي، تغییر در نرخ شکارچیان، رقابت، تعاملهای انگلی یا همزيستي و پارامترهای محیطی مانند تغییرات آب و هوایی است. بدون چنین رویکرد علمی، هرگونه اقدام حفاظتی یا توسعهای نهتنها ناکارآمد خواهد بود بلکه میتواند به تشدید تهدیدات موجود نیز منتهی شود.
وی ادامه داد: متأسفانه در سالهای اخیر، برداشتهای بیرویه و غیراصولی از زیستگاههای طبیعی، همراه با ورود افراد غیرمتخصص و سودجو که با طرح ادعاهایی درباره کشت یا ایجاد باغهای ترافل در پی بهرهبرداری شخصی بودهاند، منابع طبیعی کشور را بهشدت در معرض خطر قرار داده است. این اقدامات نادرست نه تنها موجب تخریب زیستگاهها و کاهش تنوع ژنتیکی جمعیتها شده، بلکه خطر انقراض گونههای ارزشمند ترافل جنگلی بهویژه Tuber aestivum را بهطور مستقیم افزایش داده است.
رئیس بخش تحقیقات حفاظت و حمایت، در توضیح مهمترین عوامل کاهش جمعیت ترافل تابستانه در ایران اظهار داشت: در این زمینه، مجموعهاي از عوامل انسانی و طبیعی دخیل هستند. وی افزود: علاوه بر تغییرات اقلیمی و از بین رفتن زیستگاههای اولیه، برداشت بیرویه و غیر اصولی، جمعیت این قارچها را در معرض نابودی قرار داده است. متأسفانه در بسیاری از رویشگاهها، برداشتکنندگان برای برداشت ترافل، ریشههای درختان میزبان را با ابزارهای غیراستاندارد قطع میکنند، گودالهای ایجادشده را بدون پر کردن رها میسازند و در نتیجه، رشتههای میسلیومی قارچ که شریانهای حیاتی آن در خاک هستند، در معرض هوا قرار گرفته و خشک میشوند و این یک شمشیر دو لبه است، زیرا در همان زمان، ریشههای درخت میزبان نیز بیرون از خاک مانده و خشک میشوند؛ در واقع علاوه بر از بین رفتن قارچ ترافل، درخت میزبان نیز ــ که اساس شکلگیری این همزیستی ارزشمند است ــ آسیب دیده و حتی نابود میشود. این بدان معناست که با یک برداشت غیر اصولی، هم حیات قارچ نابود میشود و هم پایداری جنگل و تنوع زیستی آن به خطر میافتد.
زمانی با اشاره به تحقیقات گستردهای که در مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور با هدف شناسایی قارچهای اکتومیکوریز درختان بلوط طراحی و اجرا شده است، گفت: رویشگاههای طبیعی قارچهای ترافل، شناسایی و مطالعات کاملی روی شناخت جنبههای مختلف همزیستی این قارچها با میزبانهای درختی و خصوصیات بستر خاک آنها صورت گرفته است.
وی درخصوص راههای گسترش و تقویت Tuber aestivum اظهار داشت: این کار، در زیستگاههای اولیه میتواند از طریق جنگلکاری و کاشت درختان میزبان مناسب یا اجرای طرحهای هدفمند با استفاده از درختان میکوریزاییشده، حمایت شود. مهمتر از همه، تأسیس باغهای ترافل در مناطقی که دارای گیاهان میزبان مناسب و شرایط مطلوب خاک هستند، یک عامل امیدبخش بهشمار میآید که میتواند نقش مؤثری در حفظ بقای قارچ داشته باشد. تأکید میشود، این اقدامات، ضرورتاً باید تحت نظر کارشناسان و متخصصان مربوطه انجام شوند؛ افرادی که به چرخه شکلگیری همزیستی میکوریزایی بین قارچ و گیاه میزبان، آگاهی علمی و فنی کامل دارند. متأسفانه در سالهای اخیر، برخی سودجویان با هدف دسترسی به رویشگاههای طبیعی ترافل، برداشت غیرقانونی و دریافت مجوز ورود به جنگل، ادعاهایی مبنی بر تأسیس باغ ترافل مطرح کردهاند. در حالی که این حوزه، کاملاً تخصصی است و ورود افراد غیرمتخصص، حتی گاهی با بودجه دولتی یا در قالب طرحهای سفارشی، منجر به اتلاف منابع، زمان و سرمایه کشور خواهد شد و بقای این موهبت خدادادی را به خطر میاندازد.
رئیس بخش تحقیقات حفاظت و حمایت، در انتهای این گفتوگو، خاطرنشان کرد: گونههای ترافل جنگلی، بهویژه Tuber aestivum، بهعنوان یک سرمایه طبیعی استراتژیک در ایران شناخته میشوند و حضور آنها در اکوسیستمهای جنگلی، موجب تقویت همزیستی با درختان میزبان، بهبود ساختار و باروری خاک و افزایش ظرفیت ترسیب کربن شده و در نتیجه به کاهش اثرات تغییر اقلیم کمک میکند. حفاظت مؤثر از این گونهها مستلزم رویکردی علمی و یکپارچه در مدیریت زیستگاهها، همراه با تدوین و اجرای سیاستها و قوانین حفاظتی مبتنی بر دادههای علمی است. بهویژه در حوزه توسعه باغهای ترافل، این اقدامات باید تحت نظارت کارشناسان متخصص قارچشناسی و در چارچوب سیاستهای حکمرانی منابع طبیعی انجام شوند و تنها با اتخاذ چنین رویکرد علمی و سیاستمحور، میتوان تنوع ژنتیکی، سلامت اکوسیستم و نقش اکولوژیکی این گونه ارزشمند را برای نسلهای آینده تضمین کرد.
جهت دریافت اخبار در کانال ایتا مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور کلیک کنید.