مدیریت مرتع یا “مرتعداری” معادل فارسی عبارت “Range management” میباشد.
مدیریت (Managmenet) دامنهای گسترده داشته و عوامل متعددی را در بر میگیرد، این در حالیست که در علم مرتعداری تاکنون کمتر به جنبههای مدیریت و عوامل مؤثر بر آن پرداخته شده است. لذا سعی شده تا به منظور توجه به موضوع مرتعداری از منظر مدیریت، موارد مؤثر بر مدیریت مرتع در ایران مطرح و تبیین شود.
مدیریت مرتع را میتوان به عواملی همچون قوانین، مقررات، سیاستها و راهبردهای خرد و کلان دولت، تشکیلات و ساختار سازمانها و نهادهای دولتی و غیر دولتی، ساختار اجتماعی و فرهنگی بهرهبرداران، روشها و اصول فنی بهرهبرداری، بازار محصولات، تحولات سیاسی و اجتماعی، رخدادهای بینالمللی، نظامهای بهرهبرداری و … مرتبط دانست که هر یک میتوانند بطور مستقیم یا غیر مستقیم بر اکوسیستمهای مرتعی و مرتعداری تأثیر گذار باشند.
عموماً قوانین به دو طریق، مبتنی بر عرف یا مبتنی بر دکترین حقوقی تهیه و تدوین میشوند.
قوانینی که صرفاَ بر مبنای عرف تهیه میگردند، حتی در زمان وضع نسبت به زمان خود عقبترند و معمولاً موجب بازدارندگی توسعه حقوقی میشوند.
در مقابل قوانینی که بر مبنای دکترین حقوقی وضع میگردند، توسعه یافتهتر بوده و حرکت رو به جلو در مسائل حقوقی را سبب میشوند.
لذا به منظور دستیابی به شرایط مطلوب و اثربخش، بهتر است قوانین مبتنی بر دکترین حقوقی، با توجه به مسائل و روابط عرفی تهیه شوند (نوری، ۱۳۹۶). از سوی دیگر، بهتر است ابتدا اصول فنی براساس مبانی اکولوژیک برای مدیریت اکوسیستمها تعریف و سپس به منظور تحقق آن، قوانین و مقررات مربوطه وضع شوند. این در حالی است که در کشور ما این روند برعکس بوده و عموماً ابتدا قوانین وضع شده، سپس کارشناسان تلاش کردهاند تا دستورالعملهای فنی را برای چگونگی اجرای آنها تدوین نمایند.
متن کامل این مقاله را به قلم دکتر مهدی زهدی در نشریه “طبیعت ایران” به نشانی زیر بخوانید: