استرس آب و راهبرد توسعه (قسمت اول)

بازدید: 77 بازدید
استرس آب

پدیده «استرس آب» یعنی کمبود و میزان ناکافی آب در زمان و مکان معین. برخورد با این پدیده با توجه به مقیاس مصرف، متفاوت است. استرس آب در فیزیولوژی گیاهی یا جانوری روش و راهبرد خاصی دارد، در‌حالی‌که در مقیاس‌های موضعی یا مکانی، حوضه آبریز، اکوسیستم و سرزمین، معنا و مفهوم کاملاً متفاوتی دارد و برخورد با آن به روش و راهبرد متفاوتی نیازمند است. (شکل ۱)

در مقیاس زیست‌شناسی (Biological scale) عکس‌العمل گیاه، یا جانور به استرس آب، در چهارچوب نیاز فیزیولوژیک آنها بررسی می‌شود.

استرس آب، میزان کمبود آب است که منجر به کندی و محدودیت رشد می‌شود، البته این مورد، موضوع بحث این ستون نیست و در زیرمجموعه علوم زیست‌شناسی و توسط فیزیولوژیست‌ها و اکولوژیست‌ها به‌صورت عمیق و علمی بررسی شده و می‌شود. به‌عنوان‌مثال تفاوت گیاهان C3، C4 و CAM در برخورد با استرس آب جالب توجه است.

 

در مقیاس مکانی، مثلاً در کلان‌شهر تهران یا مرکز تجمع یا قطب صنعتی و توسعه‌ای، کمبود آب، به‌عنوان یک منبع پایه و اجتناب‌ناپذیر در چهارچوب سازگاری با کم‌آبی، توجه ویژه به کمیت پایدار آب دارد. در چنین شرایطی راهبرد پایدار بر تعادل کامل میان تقاضا و عرضه تأکید می‌کند. با در نظر گرفتن نیاز متوسط سرانه آب، جمعیت کلان‌شهر تهران با توجه به آورد تجدیدپذیر رودخانه‌ها نباید بیش از ۶ میلیون نفر می‌شد و با عبور از این کمیت، این شهر وارد دوره بحران دائمی آب می‌شود. در این مقیاس علاوه‌بر بالانس تقاضا و عرضه، روش‌های افزایش بهره‌وری آب، کاهش ضایعات و به‌کارگیری سیستم‌های بازچرخشی آن به‌طور راهبرد مکمل مورد استفاده قرار می‌گیرد.

راهبرد جایگزین، یا تکمیلی و در عین حال ناپایدار، انتقال آب از سایر حوضه‌ها و برداشت بیشتر از منابع موجود به‌ویژه آب‌های زیر‌زمینی است، یا اینکه مدیریت ناچار است نیاز آبی سایر عوامل مصرفی را محدود یا کاملاً متوقف کند، مثلاً در شهر تهران کشاورزی به‌طور کامل تعطیل شود، یا بیشتر صنایع و خدمات کمتر وابسته به آب توسعه یابد. متأسفانه نه تنها راهبرد پایدار منابع آب و تقاضا مبتنی بر داشتن جمعیت پایدار مورد توجه قرار نگرفته است، بلکه اقدامات لازم بر افزایش بهره‌وری آب، کاهش مصرف، یا ایجاد سیستم بازچرخش آب مصرف‌شده نیز رشد چشمگیری نداشته است.

جالب توجه است مدیریت جمعیت مهاجر مبتنی بر ایجاد شهر و شهرک‌های اقماری مانند توسعه کرج، شهرک‌های پرند، اسلام‌شهر، پردیسان و غیره در راستای کنترل شهر تهران بدون توجه به این محدودیت منابع آب است و همه شهرهای اقماری متکی بر منابع مشترک آب هستند. این وضعیت در اکثر کلان‌شهرهای کشور نظیر اصفهان، تبریز، مشهد و کرمان موجود است، بنابراین آینده پایداری برای آنها متصور نیست و بحران آب یک بحران رو‌به‌افزون دائمی است و منجر به تخریب تمدن خواهد شد.

عادل جلیلی،‌ استاد پژوهش، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور،

دسته‌بندی اخبار و تازه های بیابان پروژه های بیابان
اشتراک گذاری
ورود به سایت