مجید حسنی، کارشناس ارشد پژوهشی، بخش تحقیقات جنگل، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
رضا اخوان، عضو هیئت علمی، بخش تحقیقات جنگل، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
عرصه مورد بررسی، بخشی از پروژه ملی پایش رویش و موجودی حجمی جنگلهای هیرکانی است که در ارتفاع پایینبند تا میانبند (350 تا 700 متر از سطح دریا) حوضه آبخیز 2 لوندویل از شهرستان آستارا واقع شده و از چهار جهت به منابع ملی جنگلی ختم میشود. متأسفانه، در داخل این عرصههای جنگلی، مناطقی بهعنوان مستثنیات بهصورت غیرمتمرکز وجود دارند که یک جنگل باغی بهشمار آمده و جنگلنشینی پراکنده در آن مشاهده میشود. این مناطق توسط دامدارها با استفاده از حصار چوبی (چپر) و گاهی با سیم خاردار محصور شده (شکل 1) و برای زمستانگذرانی دامهای سنگین و سبک دامداران و باغداران مورد استفاده قرار میگیرند.
شکل 1- جنگل تقسیمبندی شده با استفاده از حصار چوبی (چپر)(عکس: مجید حسنی، 1401)
گاهی، آثار ساختوساز جدید با مصالح امروزی نیز در آن مشاهده میشود. همچنین، کاشت درختان گردو در تمام مناطق محصورشده انجام شده که بسیار نگرانکننده است. حتی درختان «به» و «مو» نیز در دامسراهای رهاشده کاشته شدهاست. درواقع، دامداران و جنگلنشینان با کاشت این درختان، مالکیت خود را بر این عرصهها تحمیل کرده و با این روش موفق شدهاند کمیسیون ماده 56 و ماده واحده را در مستثنیسازی عرصههای ملی مجاب کنند (شکل 2).
شکل 2- نمایی از مستثنیات در عرصههای جنگلی(عکس: مجید حسنی، 1401)
در بعضی از مکانهای محصورشده، پدیده عجیب پیوند ازگیل اهلی بر روی ازگیل جنگلی نیز مشاهده میشود (شکل 3).
شکل 3- پیوند ازگیل اهلی بر روی ازگیل جنگلی توسط جنگلنشینان(عکس: مجید حسنی، 1401)
در این مناطق، تجاوز به منابع ملی در اطراف مستثنیات با افزایش سطح مورد تعرض بهوفور مشاهده میشود. دستگاه اجرایی نیز بهرغم تلاشهای فراوان، بهدلیل کمبود نیروهای حفاظتی و نبود ضمانت قانونی و اجرایی قوی برای بازدارندگی، نمیتواند مانع این امر شود. پیشتر، برای این جنگلها توسط سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، طرح جنگلداری تهیه شده بود اما پس از طرح تنفس جنگل، به حال خود رها شده و به مجری سپرده نشد و هماکنون این مناطق توسط جنگلنشینان پراکنده مدیریت میشوند.
تشریح جنگلشناسی
ساختار این جنگلها کاملاً در اثر مدیریت دام و دامدار تغییر یافته و تیپهای جنگلی گوناگونی در آن بهچشم میخورد. این جنگلها در یک نیمرخ ارتفاعی از پایین (ارتفاع 350 متر) از کنار رودخانه با تیپ لرگ- توسکا شروع شده و در ارتفاع بالاتر به تیپ ممرز- خرمندی (شکل 4) و تیپ ممرز- توسکا و در انتها در ارتفاع 650 تا 700 متر به تیپ خالص توسکای قشلاقی (شکل 5) ختم میشوند. گونه گردو نیز در اکثر مناطق مشاهده میشود. این گونه اکثراً توسط دامداران کاشته شدهاست.
شکل 4- تیپ ممرز- خرمندی(عکس:مجید حسنی، 1401)
شکل 5- تیپ توسکای قشلاقی خالص(عکس: مجید حسنی، 1401)
این جنگلها عمدتاً مخروبه تا نیمهمخروبه هستند. اکثر درختان بهویژه خرمندی و ممرز توسط دامداران سرشاخهزنی شده (شکل 6) و به حالت شاخهزاد درآمدهاند. ارتفاع پایههای شاخهزاد در ممرزها بیش از 2 تا 3 متر و در خرمندیها بیش از 1/3 متر است. درختان بهندرت دارای تاج مستقل بوده و اکثراً از سرشاخهها تشکیل شدهاند. درمجموع، این جنگلها نیاز به یک طرح جنگلداری تبدیل (Conversion) دارند.
شکل 6- سرشاخهزنی گونههای جنگلی توسط دامداران و جنگلنشینان پراکنده(عکس: مجید حسنی، 1401)
از نظر اشکوببندی، این جنگلها حداکثر دارای دو اشکوب با اشکوب زیرین ازگیل و آلوچه جنگلی هستند. تنوع قابل توجهی از گونههای علفی و خشبی در این عرصهها مشاهده میشوند که از اهداف مدیریت دامداری در این عرصههاست. ساختار سنی این جنگل با چشمپوشی از نوع گونه، ناهمسال بوده و زادآوری در آن دیده نمیشود. پوشش کف جنگل در نقاط مسطح و بدون شیب بهعلت باز بودن فضا و نور، بیشتر از سرخس چماز و انواع گرامینهها تشکیل شده و در نقاط شیبدار و برخی درهها، گونههای متفاوت دیگری ظاهر میشوند.