یکصد و چهل و یکمین همایش دفاع از طرحهای تحقیقاتی خاتمهیافته مؤسسه، با تعداد 96 طرح/پروژه تحقیقاتی به منظور ارائه آخرین دستاوردهای علمی و یافتههای کاربردی روز سه شنبه 21 اردیبهشت 1400 با حضور اعضای هیئت علمی و کارشناسان مؤسسه و مراکز تحقیقات استان در سالن اجتماعات مؤسسه به صورت وبینار برگزار شد. در این برنامه که اعضای شورای پژوهشی مؤسسه در سالن حضور داشتند نتایج چهار طرح به صورت سخنرانی به شرح و ترتیب زیر و بقیه به شکل پوستر ارائه شد.
تأثير عمليات پرورشي در بهبود ساختار توده هاي شاخه زاد بلوط زاگرس
نخستین سخنرانی مربوط به نتایج تحقیقات پروژه ملی “تأثير عمليات پرورشي در بهبود ساختار توده هاي شاخه زاد بلوط زاگرس” بود که توسط آقای دکتر مهدی پورهاشمی عضو هیئت علمی و رئیس بخش تحقیقات جنگل مؤسسه ارائه شد. این پروژه در قالب ۳ زیر پروژه به مدت 4 سال ازمهر ۱۳۹4 تا مهر ۱۳۹۸ اجرا و نتایج آن در قالب گزارش نهایی و مقالات علمی در مجلات معتبر منتشر شده است. اعضای پانل ایشان آقایان دکتر مصطفی جعفری، آقای دکتر احمد رحمانی از مؤسسه و آقای دکتر کامران پورمقدم از سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری بودند.
چکیده سخنرانی: امروزه بنا بهدلایل مختلف، گستره قابل توجهی از جنگلهای بلوط زاگرس دارای ساختاری شکننده و ناپایدار هستند، بنابراین اجرای عملیات پرورشی در این تودهها بهویژه در تودههای جوان الزامی است. تنککردن نوعی عملیات جنگلشناسی است که میتواند پتانسيل رويشي یک جستگروه را بر روي جستهاي مناسب متمرکز کند. این عملیات در جنگلهای شاخهزاد بهصورت تدریجی انجام میشود.
این پژوهش بهدنبال دستیابی به روش بهینه تنککردن در تودههای شاخهزاد کمقطر برودار (Quercus brantii Lindl.) در سه استان زاگرسی کردستان، کرمانشاه و لرستان است که در 4 فاز 4ساله طراحی شده است. فاز اول اين پروژه در سال 1393 به اتمام رسيد و این پژوهش نتایج فاز دوم را ارائه خواهد کرد. تیمارهای مورد استفاده در سه استان با یکدیگر متفاوت بود، اما از چهار فرم کلی تنککردن سنگین، متوسط، سبک و شاهد پیروی میکرد.
متغیر مورد نظر برای اجرای تیمارها در استان کردستان تعداد جست در جستگروه و در دو استان دیگر سطح مقطع در ارتفاع نیم متری بود. در هر تيمار پیش از اجراي عمليات تنككردن که در سال اول پروژه انجام شد، متغيرهاي قطر در ارتفاع نیممتری جستها، ارتفاع بلندترین جست جستگروه و دو طول عمود برهم تاج جستگروههای باقیمانده از فاز اول در انتهای فصل رویش اندازهگیری شدند و پس از يك دوره 4ساله با اندازهگیری دوباره متغیرهای فوق، محاسبه رويش قطري، ارتفاعي و رويش سطح تاج جستگروههاي باقيمانده در هر تيمار انجام شد تا تأثير تیمارهای مختلف تنككردن بر رويش آنها مشخص و بهترين تيمار از نظر افزايش رويش انتخاب شود.
هرچند درمورد برخی متغیرها در برخی استانهای مورد مطالعه اختلاف بین تیمارها معنیدار نبود، اما بهطور کلی، نتايج نشان داد كه تنك¬كردن سنگين باعث رشد بیشتر اکثر متغیرهای مورد بررسی شده بود. درمجموع، بهنظر میرسد بازه زمانی 4 ساله برای تصمیمگیری بهینه کافی نیست و زمان بیشتری مورد نیاز است تا توده بتواند واکنش خود را بهتر نشان دهد. ادامه اجرای این پروژه در فازهای آتی منجر به کسب نتایج کاملتر و دقیقتر خواهد شد.
پايش روند خشکيدگي تالابها و نقش آنها در توليد گرد و غبار
دومین سخنرانی مربوط به نتایج تحقیقات پروژه ملی “پايش روند خشکيدگي تالابها و نقش آنها در توليد گرد و غبار” بود که توسط آقای دکتر محمد خسروشاهی عضو هیئت علمی و رئیس بخش تحقیقات بیابان مؤسسه ارائه شد. این پروژه در قالب 6 زیر پروژه به مدت 3 سال از مهرماه سال ۱۳۹5 لغایت مهرماه سال ۱۳۹۸ اجرا و نتایج آن در قالب گزارش نهایی و مقالات علمی در مجلات معتبر منتشر شده است. اعضای پانل ایشان آقایان دکتر حمیدرضا عباسی و دکتر مصطفی جعفری بودند.
چکیده سخنرانی: به طور کلي و بر اساس يافتههاي پژوهش حاضر، تأثير متقابل عوامل متعدد هيدرواقليمي، کشاورزی ناصحیح و مدیریت نادرست منابع آب باعث اختلال در عملکرد اکوسيستم و ايجاد ناپايداري در آنها شده است به طوريکه در اثر اين اختلال سيري قهقرايي بر تالابها حاکم شده و با گذشت زمان از مساحت نواحي مرطوب تالابها کاسته شده و بر وسعت نواحي خشکيده آنها افزوده شده است.
این شرایط پیامد چندین دهه توسعه نامتوازن و ناپایدار در حوضههای آبریز تالابها بوده است که به گواه مطالعات متعدّد، بیش از 70 درصد از آن ریشه در اقدامات عامل انسانی داشته است؛ به عنوان نمونه قابل تأمّل دقیقاً در همان دوره 20 ساله کاهش تراز آب دریاچه ارومیه که به راحتی قابل رؤیت بود، روند افزایش سطح زیرکشت آبی حوضه آبریز دریاچه ارومیه شتاب بیشتري به خود گرفته و رشدي 120 هزار هکتاري (معادل 30 درصد) را تجربه نموده است.
به تدريج با تشديد فعاليتهاي انساني در مناطق بالادست، توان اکوسيستم براي مقابله با فشارهاي جديد کاهش يافته و در برخی از تالابها سيستم بسوی روندي برگشتناپذير و يکطرفه پیش میرود.
شناخت بحران خشکيدگي اگر در مراحل اوليه صورت گيرد با صرف انرژي کمتر و يارانه کمتر به اکوسيستم نظير مدیریت درست منابع آب و کشاورزی و تخصیص حقابه طبیعی تالاب امکانپذير است در غير اين صورت تخريب ساختار اکوسيستم را که بسيار پرهزينه است در پي خواهد داشت. از این رو برای نجات این اکوسیستمهای حیاتی تصمیمات جدی و فوری در سیاستگذاریها بویژه در مورد استفاده از آب و کشاورزی ضروری است.
تعيين حساسيت اراضي به فرسايش بادي در کانون هاي ريزگرد خوزستان
سومین سخنرانی مربوط به نتیجه تحقیقات پروژه زیر طرح (خاص) “تعيين حساسيت اراضي به فرسايش بادي در کانون هاي ريزگرد خوزستان” بود که توسط آقای دکتر حمیدرضا عباسی عضو هیئت علمی بخش تحقیقات بیابان مؤسسه ارائه شد. این پروژه به مدت 2 سال از ابتدای سال 1397 لغایت سال 1399 اجرا و نتایج آن را در قالب گزارش نهایی و مقالات علمی در مجلات معتبر منتشر شده است. اعضای پانل ایشان آقایان دکتر محمد خسروشاهی و مهندس محمد فیاض بودند.
چکیده سخنرانی: مناطق حساس به فرسایش بادی بیشتر در زمره اراضی پست و شور تالابها و دشتهای سیلابی و رسوبی قرار دارند که بخشی از آنها مراتع تخریب یافته و دیمزارهای رها شده میباشند.
22 درصد سطح کانونها دارای حساسیت زیاد و در اولویت یک، 26 درصد در اولویت دو ، 25 درصد در اولویت سوم و 27 درصد در اولویت چهارم برای عملیات تثبیت هستند.
بررسی خصوصیات رویشی گونههای جنگلی بومی در سامانههای آبگیر باران و اثر متقابل آنها بر حفظ و ماندگاری رطوبت خاک
چهارمین سخنرانی مربوط به نتیجه تحقیقات پروژه خاص “بررسی خصوصیات رویشی گونههای جنگلی بومی در سامانههای آبگیر باران و اثر متقابل آنها بر حفظ و ماندگاری رطوبت خاک” بود که توسط خانم دکتر مریم مصلحی عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی هرمزگان به صورت مجازی ارائه شد. این پروژه به مدت 3 سال از ابتدای سال ۱۳۹7 لغایت سال 1400 اجرا و نتایج آن را در قالب گزارش نهایی و مقالات علمی در مجلات معتبر منتشر شده است. اعضای پانل ایشان آقایان مهندس هاشم کنشلو، دکتر سید موسی صادقی و دکتر مهدی پورهاشمی بودند.
چکیده سخنرانی: ميزان رطوبت خاك در مناطق خشك و نيمه خشك از اهميت زيادي برخوردار است. بر اساس شرايط اقليمي خاص اين مناطق، پراكنش زماني و مكاني و ميزان نزولات آسماني در اغلب مواقع بویژه در خشكساليها تكافوي نياز رطوبتي گياهان را نميدهد بنابراين استفاده ازسامانههاي سطوح آبگير باران جهت جمع آوري و ذخيرهسازي نزولات جوي، راهكار مناسبي براي بهينهسازي و رفع كمبود رطوبت خاك در فصل رويش است.
كمبود رطوبت خاك مناطق خشك يك فاكتور اساسي در توسعه و رشد نباتي محسوب ميشود و استفاده از تكنيكهايي كه بتواند به رشد و توسعه پوشش نباتي در مناطق خشك و نيمه خشك كمك نمايد اولويت ويژهاي دارد.
در سيستمهاي سطوح آبگيري باران، به جمعآوري آب باران از سطح جمعكننده آب مبادرت نموده و آن را در يك مخزن ذخيره، جمع مينمايد كه در مواقع لزوم از آن استفاده شود. اين مخزن ميتواند يك تانك ذخيره آب يا يك انبار، يا اينكه پروفيل خاك باشد. استان هرمزگان تحت تاثير آب و هواي بياباني بوده و داراي تابستانهاي بسیار طولاني، گرم و زمستانهاي كوتاه و بهطور كلي خشك و كم باران است.
بنابراین با طراحي سيستمهاي سطوح آبگير باران مناسب جهت ذخيره نزولات آسماني در استان هرمزگان، ميتوان ميزان رطوبت ذخيره شده در خاك را افزايش داد و با اين روش مشكل كمبود نزولات آسماني و محدوديتهاي اقليمي را تا حدود زيادي جبران نمود و با بهرهبرداري از ذخایر ژنتيكي طبيعت، پوشش گیاهی را در این استان احیاء و گسترش داد.